انتخاب کن: برنده یا بازنده ؟
همه ی ما دوست داریم که «برنده» باشیم و نه «بازنده» ولی آیا میل به «برنده» بودن به تنهایی کافی است؟ با این که زندگی همواره توأم با پیکار نیست اما شاید بتوان آن را به صحنه ی «بازی» پیچیده ای تشبیه نمود که پیروزی در آن، رمز و رازی دارد.
اگر «برنده» بودن را به عنوان هدف زندگی خود انتخاب کرده اید، خواندن این مقاله راهنمای خوبی برای شما خواهد بود.
برنده متعهد می شود.
بازنده وعده می دهد.
وقتی برنده ای مرتکب اشتباه می شود، می گوید:
«اشتباه کردم.»
وقتی بازنده ای مرتکب اشتباه می شود، می گوید:
«تقصیر من نبود.»
برنده بیش از بازنده، کار انجام می دهد و در انتها بازهم وقت دارد.
بازنده همیشه آن قدر گرفتار است که نمی تواند به کارهای ضروری بپردازد.
برنده به بررسی دقیق یک مشکل می پردازد.
بازنده از کنار مشکل گذشته و آن را حل نشده رها می کند.
بازنده می گوید: «هیچ کس راه حلی را نمی داند.»
برنده می داند به خاطر چه چیزی پیکار کند و بر سر چه چیزی توافق و سازش نماید.
بازنده آن جا که نباید، سازش می کند و به خاطر چیزی که ارزش ندارد، مبارزه می کند.
بازنده می گوید: «متأسفم» اما در آینده، اشتباه خود را تکرار می کند.
برنده مورد تحسین واقع شدن را به «دوست داشته شدن» ترجیح می دهد، هر چند که هر دو حالت را مدنظر دارد.
بازنده «دوست داشتنی» بودن را به مورد تحسین واقع شدن ترجیح می دهد، حتی اگر بهای آن خفت و خواری باشد.
برنده گوش می دهد.
بانزده فقط منتظر رسیدن نوبت خود برای حرف زدن است.
برنده ازمیانه روی و نرمش خود، احساس قدرت می کند.
بازنده هرگز میانه رو و معتدل نیست. گاهی از موضع ضعف و گاهی هم چون ستمگران فرودست رفتار می کند.
برنده می گوید: «باید راه بهتری هم وجود داشته باشد.»
بازنده می گوید: «تا بوده، همین بوده و تا هست، همین است.»
برنده به افراد برتر از خود، احترام می گذارد و سعی می کند از آنان چیزی بیاموزد.
بازنده از افرد برتر از خود، خشم و نفرت داشته و در پی یافتن نقاط ضعف آنان است.
برنده گام های متعادلی بر می دارد.
بازنده دو نوع سرعت دارد، یا خیلی تند و یا خیلی کُند.
برنده بودن یا نبودن، انتخاب با شماست.
منبع : بر گرفته از مجله شادکامی وموفقیت - با تغییر
مقالات مرتبط :